مدرسه حضرت زهرا (سلام الله علیها) -سنجان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

امام خمینی (ره)

21 بهمن 1396 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق


 مثل دو تا رفیق بودیم
 

 

خانم لیلی بروجردی (نوه امام): وقتی  پهلوی آقا بودیم خیلی احساس راحتی می کردیم و خیلی رابطه خوبی داشتیم. حالت امام، پدربزرگ و همه چیز را می گذاشتیم کنار و مثل دو تا رفیق بودیم. جذبه به جای خود، دوستی هایمان، حرفهایی را که با ایشان می زدیم خیلی صمیمانه بود. نصیحت می کردند اما نه مثل بقیه پدربزرگ ها و بزرگترها. جوری نصیحت می کردند که احساس نمی کردیم. وقتی شب می رفتیم و روی آن فکر می کردیم، می فهمیدیم امام دارند راه را به ما نشان می دهند.
 
 

 

گناه تو بی نظمی است
 

خانم زهرا اشراقی (نوه امام): روزی از دانشگاه به خانه آمدم. مستقیم رفتم خدمت آقا. سر و وضع مرتبی نداشتیم. هم لباس هایم سیاه بود و هم کفش هایم خاکی.
 
امام همان طور که در حیاط قدم می زدند، اخمی کردند و از من پرسیدند: «چرا با این قیافه به دانشگاه می روی؟«
 
به شوخی گفتم: «در دانشگاه جمهوری اسلامی تان با وضعی بهتر از این نمی شود رفت«.
 
گفتند: تو دو گناه کردی. یکی اینکه ریاکار هستی و می خواهی بگویی که من آنقدر استطاعت مالی ندارم که یک جفت کفش بخرم، گناه دیگر تو بی نظمی است که خلاف شرع و قانون اسلامی است.«
 
گفتم: «اگر بخواهم با سر و و ضع مرتب تری به دانشگاه بروم شاید از من ایراد بگیرند.»
 
امام گفتند: «اگر خواستند ایراد بگیرند، بگو خمینی گفته باید مرتب به دانشگاه بروی

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

تصاویر

اوقات شرعی

ذکر روز

حدیث روز

















دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس