مدرسه حضرت زهرا (سلام الله علیها) -سنجان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

توصیه‌های امام رضا(ع) برای روزهای پایانی ماه رمضان

23 خرداد 1397 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق
توصیه‌های امام رضا(ع) برای روزهای پایانی ماه رمضان

ماه مبارک رمضان در نگاه امام رضا (علیه السلام) به میدان مسابقه ای برای پیروی از خدا و گام برداشتن به سوی بهشت برای بندگان خدا تشبیه شده است مسابقه ای که تا آخر ماه مبارک رمضان ادامه دارد.

توصیه‌های امام رضا علیه‌السلام برای روزهای پایانی ماه مبارک رمضان

در روایات اسلامی رمضان ماهی که ابتدایش رحمت و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم است معرفی شده و تصریح گردیده است که درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می‌شوند و تا آخرین شب بسته نمی‌شوند؛ ماهی که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید و گناهان را پاک می‌کند.

یکی از بافضیلت‌ترین ایام و لیالی، دهه آخر ماه مبارک رمضان است. طبق روایات رسیده از اهل بیت (علیه السلام) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) این دهه را به اعتکاف گذرانده و به عبادت و شب زنده داری مشغول بودند. امام رضا (علیه السلام) هم می‌فرماید: کانَ أَبى علیه ‌السلام یَزیدُ فى الْعَشْرِ الأَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ فى کُّلِ لَیْلَةٍ عِشْرینَ رَکْعَةً؛ پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحبّى شبهاى ماه رمضان مى‌افزود.

همچنین امام رضا علیه السلام می‌فرماید: کانَ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام لایَنامُ ثلاثَ لیالٍ: لَیلةَ ثلاثٍ وعِشرِینَ مِن شَهرِ رَمَضانَ، ولَیلةَ الفِطرِ، ولَیلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ، وفیها تُقسَمُ الأرزاقُ والآجالُ وما فی السَّنَةِ؛ امیر المؤمنین علیه السلام سه شب را نمى‌خوابید: شب بیست و سوم ماه رمضان، شب عید فطر و شب نیمه ماه شعبان؛ در این شبها، روزیها تقسیم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد، تعیین مى‌شود.

یکی از اعمال مهمی که در طول ماه مبارک رمضان مورد تأکید قرار گرفته، افطارى دادن به روزه داران است. در این زمینه روایتی در عیون اخبار الرضا (علیه السلام) نقل شده که اهمیت این موضوع را می‌رساند. طبق این روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) در خطبه معروف شعبانیه مى ‌فرماید: «مردم بیدار باشید! کسى که از شما به روزه‌ دار مؤمن در این ماه افطارى دهد، پاداش آزاد نمودن یک برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اى رسول خدا! ما توان افطارى دادن نداریم. حضرت فرمود: بترسید از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید! گر چه با دادن شربت آب باشد.»

امام رضا (علیه السلام) در روز عید فطر از محلی عبور می‌کردند که عده ای مشغول خنده و سرگرمی بودند. امام (علیه السلام) در بیانی زیبا رمضان را به میدان مسابقه ای برای بندگان خدا تشبیه کرده به اصحاب خود فرمود: همانا خداوند صاحب عزت و جلال، ماه رمضان را میدان مسابقه ای برای بندگانش آفرید تا در این ماه با پیروی از خداوند به سوی بهشت پیشی گیرند. پس گروهی پیشی گرفتند و به پیروزی دست یافتند و کسانی دیگر باز ماندند و محروم گشتند. شگفتا (و شگفتا) از کسی که سرگرم خنده و بازی است (آن هم) در روزی که نیکوکاران ثواب و اجر می‌برند و کوتاهی کنندگان محروم می‌شوند. به خدا قسمت اگر پرده و حجاب‌ها کنار رود، هر آینه نیکوکار به کردار نیک خود و گناهکار به گناهش مشغول می‌شود.

امام رضا علیه ‌السلام همچنین عید فطر را روز تضرع و دعا به درگاه خداوند دانسته می‌فرماید: إنَّما جُعِلَ یَومُ الفِطرِ العِیدَ لِلمُسلِمینَ مُجتَمَعا یَجتَمِعُونَ فیهِ و یَبرُزونَ لِلّهِ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلى ما مَنَّ عَلَیهِم؛ بدان جهت روز عید فطر عید قرار داده شده است تا در آن روز مسلمانان جمع شوند و به خاطر خدای بزرگ به صحنه آیند و خدا را در برابر نعمتهایش به شکوه و بزرگی یاد کنند تا هم روز عید باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگی باشد و هم روز زکات دادن، هم روز رغبت و توجه به نعمتهای الهی بادشد، هم روز تضرع و دعا به درگاه خدا.

امام رضا (علیه السلام) همچنین فرا رسیدن عید فطر پس از یک ماه بندگی را هدیه ای به خداوند برشمرده می‌فرماید: در روز قیامت، چهار روز را به پیشگاه خداوند هدیه می‌برند، گویی که عروس را به خانه بخت می‌برند، پرسیدند: این چهار روز چه روزهایی است؟ حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: روز عید قربان و عید فطر و روز جمعه و عید غدیر.

و در مورد علت تکبیرهاى زیاد در روز عید فطر مى‌فرماید: تکبیر، تعظیم و بزرگداشت‌ خداوند متعال است و نوعى تشکر از هدایت‌ها و نعمت‌هاى پروردگار جهانیان مى‌باشد.

 1 نظر

به خدا قسم

23 خرداد 1397 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق
به خدا قسم

به خدا قسم اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.

 

 

(شهید یعقوب ابراهیم نژاد)

 نظر دهید »

کلام شهید

23 خرداد 1397 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق
کلام شهید

شهيد «عبدالله محمودي»:

«و تو اي خواهر ديني‌ام! چادر سياهي که تو را احاطه کرده است، از خون سرخ من کوبنده‌تر است.»

 1 نظر

خرید جایگاه اجتماعی با چک سی میلیونی

23 خرداد 1397 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق

وارد یک فروشگاه زنجیره‌ای می‌شوم که چندماه بیشتر از افتتاحش نگذشته است.
طبقه‌های زیبا، پراز اجناس مختلف از پفک تا شیر و گلاب و اسباب بازی.
در کنار هر قفسه خانمی ایستاده که در مورد محصولات درون قفسه‌ها توضیح می‌دهد و در انتخاب به من کمک می‌کرد.
در دلم گفتم چقدر خوب که بیشتر کارکنانش خانم هستند و جو را برای امثال من مهیا می‌کند که به راحتی انتخاب کنم، نمی‌دانم در کجای بحث بود که از خانم فروشنده پرسیدم شما چگونه در اینجا مشغول به کار شدید؟
مقنعه‌‌ی سورمه‌ای رنگش را با دو دستش مرتب کرد با دوتا نیم سرفه صدایش را صاف کرد و گفت؛ خیلی سخت، اول باید سابقه کار می‌آوردیم بعد از اینکه در مصاحبه‌شان قبول شدیم از ما خواستند که یک چک سی میلیون تومانی بیاورید، هنوز کلامش قطع نشده بود با تعجب گفتم: چک آوردید!؟
گفت: بله
سوالات گوناگونی ازش پرسیدم و گفتم؛ پس حتما بیمه و مزایای بیشتری به شما تعلق می‌گیرد.
گفت: نه، اصلا ما استخدام و به عنوان رسمی نیستیم و بیمه هم نداریم و قرار دادمان به صورت یک‌ساله هست و این چک ۳۰میلیون تومانی هم بابت ضمانتی که در این یک‌سال اجازه نداریم شغلمان را رها کنیم و در همه صورت در پست‌مان حاضر شویم.
پرسیدم از ساعت چند بر سر‌کار می‌آیید؟
گفت: ما دو شیفیت داریم هفته‌ای از ساعت ۷/۳۰دقیقه صبح تا ۱۵/۳۰بعد از ظهر و هفته‌ای از ساعت۱۵/۳۰ دقیقه تا ۱۲شب، که حتی سر پست‌مان اجازه نشستن هم نداریم و تمام مدت باید بایستیم برای ماهیانه ۵۰۰هزارتومان .
با چرخش چشمانم، نگاهی به سرتاپای خانم کردم و پرسیدم این مقدار حقوق برای جامعه کنونی کم نیست؟
گفت: البته که کم هست اما همین که به عنوان یک زن در اجتماع حضور داریم و از جایگاه اجتماعی برخورداریم خودش برایمان از خانه‌نشینی بهتر است.
تشکر کردم و اجناس خریداری شده را برداشتم واز فروشگاه خارج شدم اما هنوز به شنید‌ه‌هایم فکر می‌کردم.
تحلیل چک۳۰میلیون تومانی بابت اینکه اگر خسته شدی یا هر مشکلی دیگر، اما حق نداری شغلت را رها کنی و تا پای مرگ در پست کاریت حاضر شوی واگر شغلت را رها کردی باید این چک ۳۰میلیون‌تومانی را پاس کنی، این کسی که نیازمند ماهانه ۵۰۰هزارتومان است هرگز نمی‌تواند مبلغ این چک را پاس کند!
این یعنی یک نوع برده‌داری اما به سبک نوین!
ما در تریخ انواع برده‌داری را خوانده‌ایم که چقدر انسان‌های ضعیف برای گذراندن روزگار خود مجبورند این قوانینی که توسط کارفرما وضع می‌شود را بپذیرند.
ناگهان به فکر، تفکرات فمینیستی‌ها افتادم که دم از جایگاه اجتماعی زنان می‌زنند!
نکند متفکران غربی فکر کرده‌اند با این کار توانسته‌اند از جایگاه زنان در اجتماع دفاع و زنان را در جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار کنند و حضور زنان را در جامعه پررنگ کرده‌اند.
نمی‌دانم اسمش برده‌داری به سبک نوین قرار دهم یا جایگاه اجتماعی زنان، زنانی که باید در خانه همسری و مادری کنند اما با یک چک ۳۰میلیون تومانی مجبور به قبول جایگاه اجتماعی می‌کنند؟
کجاست آن عزت و احترامی که برای زنان باید قائل شد؟!

 نظر دهید »

کربلایی که مینویسند یا نه؟

23 خرداد 1397 توسط حضرت زهرا سلام الله علیها-نرجسیه سابق

همیشه دلم میل کربلا دارد اما گاهی دلم عجیب بهانه گیر میشود مثل وقت هایی که دست به مفاتیح میبرم که اعمال شب جمعه را مرور کنم یا اعمال شب های قدر را و یا…  میبینم نوشته زیارت امام حسین علیه السلام  که میتواند آن لحظه دلم را آرام کند …؟ دلی که باز از راه دور سلام میدهد و اذن تقرب نمی یابد..

سخت است کنار اروند رود یا حتی بالای پشت بام خانه ات که میروی حرکت ماشین هارا در جاده های عراق بتوانی ببینی اما حرکت تو به سمت کربلا آنچنان نشدنی باشد که با دیدن عکس های کربلا آتش بگیری و حرارت دلت دماسنج ها را حیران کند.

سخت تر آن است که از  “شیرینی به دست ها"یی که از کربلا آمده اند، از آنها که هنوز لباس تنشان بوی بین الحرمین میدهد، پرده ی اشکت را قایم کنی و بغضت را قورت بدهی و مواظب باشی لای جمله ی کوتاه “زیارت قبول” صدایت نلرزد و شانه هایت به هق هق نیفتند.

چرا نمیشود این چند کیلومتر تا عراق را پاهایم طی کنند و مرا برسانند به جایی که ندیده عاشقش شده ام ؟

قطعا پاسخی اساسی تر دارد و دلایلی که با آنها خودم و دیگران را قانع میکنم فقط وسیله اند تا ماجرا عادی جلوه کند . همه چیز از درون من شروع میشود .از جایی که باید نه بگویم ولی سستی میکنم .پایی که در مسیر نه گفتن به دلش سستی کند طاقت تاول زدن در مسیر نجف-کربلا را ندارد  . چشمی که طاقت بسته شدن به روی بعضی چیزها را ندارد تاب نمی آورد که لذت شمارش عمود های جاده را تا کربلا مزه مزه کند. بعضی لذت ها بی نهایت اند خلاصه نمیشوند تا هر محدودی بتواند درکشان کند . لذت های بی نهایت وجود هایی میخواهند که بی نهایت باشد تا ظرفیت درکشان را پیدا کند. کربلا، زیارتگاه خدا، از همین جنس لذت هاست که منِ محدود به زنجیرهای ناپیدای نفسم درکش نخواهم کرد.

باید بگردم این زنجیرها را پیدا کنم و با اراده ای قوی پاره شان کنم. شنیده ام لای برگه های محاسبات میشود مچ این زنجیرهای مخفی را گرفت.  لای محاسبات نفسم است که نفسم را خواهم شناخت …

شب قدری دوباره و من گیر اربعینی ام که آیا برایم مینویسند یا نه؟ باید از نو شروع کنم ولی این بار محکم تر…

دوباره یا حسین!

دوباره مراقبه!

دوباره مشارطه!

دوباره محاسبه و…

همین چند مرحله تا درک کربلا باقی ست  الهی به امید تو …

دست دلم را بگیر حسین جان!

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 72
  • 73
  • 74
  • ...
  • 75
  • ...
  • 76
  • 77
  • 78
  • ...
  • 79
  • ...
  • 80
  • 81
  • 82
  • ...
  • 183

جستجو

تصاویر

اوقات شرعی

ذکر روز

حدیث روز

















دريافت کد
 لوگوي سايت مراجع معظم تقليد
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس